سالی دیگر رو به پایان است

چه بویی داشت عید برایمان در دوران کودکی

هر سال که میگذشت

بزرگتر میشدیم

رشدی که برای همه چشمگیر بود

از جلب توجه اطرافیانمان شادمان میگشتیم

و شب را با حال خوش دیده شدن صبح میکردیم

اما

از یکجایی به بعد

مجبور بودیم طوری دیگر جلب توجه کنیم

با قدرت ، با ثروت ، با زیبایی و. هر آنچه در چنته داشتیم رو میکردیم

البته که در این امر نسبتا هم موفق بودیم

غافل از اینکه

توجهی که به خاطر زیبایی ، به خاطر قدرت و به خاطر ثروت جلب شود

با از دست رفتن زیبایی و قدرت و ثروت بارش را میبندد و میرود

و ما میمانیم و

عمری که به پای جلب توجه عده ای گذرانده ایم

و آخرش هیچ هیچ هیچ

آنموقع است که چیزی برای نمایش دادن نداری

به درونت برمیگردی

و خدایی را میبینی

که از همان اولش گفته بود

یا رفیق من لا رفیق له

پس چه بهتر که

همه جلب توجه هایمان را نثار او کنیم

و این است

ماجرای محبوب شدن حججی ها و سلیمانی ها

هم نزد معشوقشان

و هم نزد میلیونها مردمی که ما برای نگاه تک تکشان در حال دست و پا زدنیم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Dominick فروشگاه اينترنتي رنگين شاپ(مرجع تخصصي کالاي ديجيتال) آنلاین وقت مصائب باسکول ، لودسل ، ویفیدر بلت فیدر کُو کُد پارسين مشاور شهر بوشهر فروشگاه محصولات سالم و ارگانیک سوالات مدیریت رفتار سازمانی پیشرفته